{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی integrated reporting در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱ 
۰[توسط مترجم]
[حسابداری]
گزارشگری یکپارچه
۰ ۰[توسط مترجم]
[حسابداری]
گزارشگری تلفیقی
۰ ۰[توسط مترجم]
[حسابداری]
گزارش دهی یکپارچه
معنی integrated reporting, معنی هئفثلقشفثی قثحخقفهئل, معنی integrated reporting, معنی اصطلاح integrated reporting, معادل integrated reporting, integrated reporting چی میشه؟, integrated reporting یعنی چی؟, integrated reporting synonym, integrated reporting definition,
معنی the other, ترجمه the other به فارسی, معنی predictive distribution, ترجمه predictive distribution به فارسی, معنی longitudinal study, معنی پشت و رو کردن(لباس و غیره) از نوبرگرداندن
, ترجمه پشت و رو کردن(لباس و غیره) از نوبرگرداندن
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی